میخوام برات یه شعر بخونم
برای تو،عزیز جونم
برای تو ...تو مهربونم
اگه یه روزی چشم تو..تو چشم من خونه کنه
دوباره اون تب لبهات
رو لب من لونه کنه
بهت میگم :من اون بهارم
که توی موهات گل میکارم
همون که میرقصه توی باد
نمیبره.. اسم تو از یاد
اگه بازم سرت رو شونه م
بیاد صدات بازم تو خونه م
میشکنه این سکوت و بغضو
بازم میگم تویی بهونه م
میخوام برات یه شعر بخونم
برای تو،عزیز جونم
برای تو ...تو مهربونم
یادت میاد تنها که بودیم
توی سکوت ، شعرها میخوندیم
میخوندیم از رنگ چشهایی
چال نشسته رو لپهایی
گفتی بیا قرآن بخونیم
که توی شب ..جا نمونیم
حالا دلم خوشه به حالی
که توی دستهام دست بزاری
میخوام برات یه شعر بخونم
برای تو،عزیز جونم
برای تو ...تو مهربونم
کلمات کلیدی:
چندیست مرا سوز و گداز،وانسوی او نغمه و ساز
وینسوی من حسرت و آه،وآنسوی او عشوه و ناز
مهر است مراآیین و کیش، درآن بجویم اصل خویش
عقرب مباش خالی زمهر،تا کی زنی بر خود تو نیش
ذهن است چوزندان دلت،ذهن است که سازد مشکلت
خواهی ز زندان وارهی،دلی تو ساز از خاک و گلت
تا مر ز رب الهام رسد،شراب عشق بر جام رسد
وانگه ببینی عشق وبس،تو را هر دم در کام رسد
مرغی به طوفان نگذرد،گربال خویش را بگسترد
کافیست رها سازد تلاش،با رقص ز طوفان بگذرد
بر من ز ایمان راه نما،یوسف دلی را چاه نما
آنگه که خالی شد ز غیر،بر غربتش توشاه نما
هر گاه که من کاری کنم،بر کار خود زاری کنم
تا سر به راه تو نهم،خود راه گوید یاری کنم
یاری مرا شراب کند،هر غصه را خراب کند
هر نقشه جز نقش تو را،نقشی همه برآب کند
رضا همه شوری شود،وز عشق تو نوری شود
هر لحظه نزدیکتر تویی،گر از تو هم دوری شود
کلمات کلیدی:
جیمی کانوی(رابرت دنیرو):
در طول زندگیت دو مورد فوق العاده
رو یاد میگیری
همه چیزت رو به دوستت نگی
دهنت رو همیشه بسته نگه داری
رفقای خوب - 1990
مارتین اسکورسیزی
کلمات کلیدی:
امشب هم از تی - وی
انتظاری نمی توان داشت
چتربازهای ارتشی بدبیار
در کانال 68 مرده به زمین می رسند
و دامن سفید مرلین مونرو در کانال 54
برای صدمین بار بالا می رود
در ملاء عام .
در بالکن روبرو
مردی که نمی بیند مرا
گره کرواتش را شل می کند
و لیوان خیس و خنکی را
می چسباند به پیشانی ی ملتهبش
آنسوی تر زنی که قطعن
زمانی دلبر او بوده است
و امشب همسر اوست
شش دانگ حواسش را
سپرده است به یک دست کارت پستال محلی
کلمات کلیدی: