میخوام برات یه شعر بخونم
برای تو،عزیز جونم
برای تو ...تو مهربونم
اگه یه روزی چشم تو..تو چشم من خونه کنه
دوباره اون تب لبهات
رو لب من لونه کنه
بهت میگم :من اون بهارم
که توی موهات گل میکارم
همون که میرقصه توی باد
نمیبره.. اسم تو از یاد
اگه بازم سرت رو شونه م
بیاد صدات بازم تو خونه م
میشکنه این سکوت و بغضو
بازم میگم تویی بهونه م
میخوام برات یه شعر بخونم
برای تو،عزیز جونم
برای تو ...تو مهربونم
یادت میاد تنها که بودیم
توی سکوت ، شعرها میخوندیم
میخوندیم از رنگ چشهایی
چال نشسته رو لپهایی
گفتی بیا قرآن بخونیم
که توی شب ..جا نمونیم
حالا دلم خوشه به حالی
که توی دستهام دست بزاری
میخوام برات یه شعر بخونم
برای تو،عزیز جونم
برای تو ...تو مهربونم
کلمات کلیدی: