سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به پسرش حسن فرمود : ] پسرکم چیزى از دنیا بجا منه چه آن را براى یکى از دو کس خواهى نهاد : یا مردى که آن را در طاعت خدا به کار برد پس به چیزى که تو بدان بدبخت شده‏اى نیکبخت شود ، و یا مردى که به نافرمانى خدا در آن کار کند و بدانچه تو براى او فراهم کرده‏اى بدبخت شود پس در آن نافرمانى او را یار باشى و هیچ یک از این دو در خور آن نبود که بر خود مقدمش دارى . [ و این گفتار به گونه‏اى دیگر روایت شده است که : ] اما بعد ، آنچه از دنیا در دست توست پیش از تو خداوندانى داشت و پس از تو به دیگرى رسد و تو فراهم آورنده‏اى که براى یکى از دو تن خواهى گذاشت : آن که گرد آورده تو را در طاعت خدا به کار برد پس او بدانچه تو بدبخت شده‏اى خوشبخت شود ، یا آن که آن را در نافرمانى خدا صرف کند پس تو بدانچه براى وى فراهم آورده‏اى بدبخت شوى و هیچ یک از این دو سزاوار نبود که بر خود مقدمش دارى و بر پشت خویش براى او بارى بردارى ، پس براى آن که رفته است آمرزش خدا را امید دار و براى آن که مانده روزى پروردگار . [نهج البلاغه]
iraniaaaan
 
شاعری که اتاقی کنار باران داشت
{برنامه شماره 1103 - شنبه 9 اسفند 1393}

 

و شاعری که اتاقی کنار باران داشت

شب گذشته در آینه باز مهمان داشت

که ای تو؟ پاسخ سردی که شاعری بی نام

کسی که در همه عمرش دلی هراسان داشت

کسی که گرچه به مرگ خودش می اندیشید

ولی هنوز غزل های تازه اش جان داشت

اتاق، بی هیجان در خودش قدم می زد

و گفتگوی میان دو مرد جریان داشت

تو موسفید تر از آن شده ای که برخیزی

چقدر می شود آیا به عشق ایمان داشت

بیا از آینه با هم به خانه برگردیم

که سرنوشت بدی، قیس در بیابان داشت

کمی نه دیرتر از این دیالوگ صامت

کسی نشست و یکی رفت و باز باران داشت

به شیشه می زد و تقویم روی میز

هنوز سه چهار صفحه به جا مانده از زمستان داشت

 

«محمدرضا حاج رستم بیگلو»

 

شعر خوانی آقای رشید کاکاوند


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط javad 93/12/9:: 12:54 عصر     |     () نظر